1.  باب دوم «مغنی اللبیب» رو به اتمام است. در بحث عطف جمله بر مفرد، به‌مناسبت، نکتۀ بسیار زیبایی آمده.

2.  إذا قیل: «قال زیدٌ: عبدُ اللهِ منطلقٌ، وعمرٌو مقیمٌ» فلیستِ الجملةُ الأُولى فی محلِّ نصبٍ والثانیةُ تابعةً لها، بلِ الجملتانِ معاً فی موضعِ نصبٍ، ولا محلَّ لواحدةٍ منهما؛ لأنّ المقولَ مجموعُهما، وکلٌّ منهما جزءٌ للمقولِ، کما أنّ جزأیِ الجملةِ الواحدةِ لا محلَّ لواحدٍ منهما باعتبارِ القولِ، فتأمّله؛ یعنی: در عبارت «قال زیدٌ: عبدُ اللهِ منطلقٌ، وعمرٌو مقیمٌ» نباید جملۀ «عبدُ اللهِ منطلقٌ» را مقول قول و محلّاً منصوب و جملۀ «عمرٌو مقیمٌ» را معطوف بر آن دانست، بلکه صحیح آن است که مقول قول که محلّاً منصوب است تمام عبارت «عبدُ اللهِ منطلقٌ، وعمرٌو مقیمٌ» است و دو جزء آن («عبدُ اللهِ منطلقٌ» و «عمرٌو مقیمٌ») هیچ کدام محلی از اعراب ندارند؛ همان طور که دو جزء یک جمله (مثل «عبدُ اللهِ» و «منطلقٌ»، یا «عمرٌو» و «مقیمٌ») به اعتبار مقول قول بودن محلّی از اعراب ندارند.

3.  خیلی دل‌چسب بود؟! اما من یاد چند سال قبل افتادم که یکی از دست‌اندر‌کاران تالیف «مغنی.» در درس خارج خود فرموده بودند: «تدریس موفق علم اصول بدون آشنایی با تاریخ علم اصول میسور نیست. مع الأسف الشدید ما در کتاب‌های درسی‌ای که هست یک کتاب درسی را که می‌توانستیم بگوییم که سرجای خودش قرار داشت "معالم" بود. حذف کتابها مثل این می‌ماند که ما سؤالات را حذف کنیم، نصف جواب‌ها را هم حذف کنیم و باقی جواب را بدهیم دست طلبه و بگوییم: بخوان و بفهم! نمی‌شود. . نتیجه آن می‌شود که ما در خارج اصول، گرفتار طلبه‌های این طوری هستیم. چون تاریخ علم اصول را بلد نیست نمی‌شود با وی تفاهم کرد.»

4.  یکی از همان روزها استاد بزرگواری که لطف فراوانی به بنده دارند از آن سر کشور تماس گرفته و با کلّی آب و تاب این فرمایشات را که اتفاقاً پیش‌تر دیده و خوانده بودم برایم تعریف فرمودند. من هم گفتم: ولی ایشان خودش از متولیان حذف کتاب‌هایی از این دست بود و مثلاً در تدوین «مغنی.» مشارکت داشت. حضرت رفیقمان هم نامردی نکرده و همان روز این مطلب را در کاسۀ استاد گذاشته بودند. ایشان هم افاضه فرموده بودند که: «شما متوجه نیستید. آن موقع امر دایر بود بین این‌که کل "مغنی اللبیب" حذف شود و یا با تغییراتی در حوزه باقی مانده و کل 8 بابش خواند شود. ما این دومی را انتخاب کردیم.»

5.  خب، من که قانع نشدم. اگر شما قانع شدید جدّاً التماس دعا، مخصوصاً که باز هم همان باب 1 و 4 «مغنی.» خوانده می‌شود. تعزیه‌خوان‌ها شعری دارند بسیار زیبا که با صدای حزین و جان‌سوزی می‌خوانند:

یتیمی درد بی‌درمان یتیمی/ یتیمی خواری دوران یتیمی

بله دوستان! علت اصلی یتیمی این دروس است که هر که از راه می‌رسد با داعیۀ خیرخواهی لگدی حوالۀ آنها می‌کند.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : یتیمی ,اللهِ ,مقیمٌ» ,«مغنی ,«عبدُ ,استاد ,منطلقٌ، وعمرٌو ,«عبدُ اللهِ ,اللهِ منطلقٌ، ,وعمرٌو مقیمٌ» ,«عمرٌو مقیمٌ» ,منطلقٌ، وعمرٌو مقیمٌ» ,اللهِ منطلقٌ، وعمرٌو ,«عبدُ اللهِ منطلقٌ» ,عبدُ اللهِ منطلقٌ،
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شارژ ارزان ازدواج و خانواده Kaj Barfi Marketing Agency ماهرویان دخــتر ِ قدیــم rasanehbartar thhh سنجش ناحیه 4 تبریز نامه نگاری و عریضه نویسی در سرپل ذهاب گروه زبان و ادبیّات فارسی متوسّطه دوم شهرستان سردشت - آذربایجان غربی