1. دیدم کسی دربارۀ دکتر رئیس‌دانا (از آن چپ‌های معروف و مقیم همیشگی دههٔ شصت میلادی، هم‌چنان وفادار به حتّی استالین و هم‌چنان منتظر که روزی خلق از آن سوی میدان توپ‌خانه به این سوی سرازیر می‌شوند و نان و گرسنگی به تساوی تقسیم می‌شود) که همین چند روز پیش در اثر بیماری کرونا درگذشت نوشته بود:

احتمالاً مرگی نبوده که خود آرزویش را داشته باشد. شاید ترجیح می‌داد جایی در سییِرا مادیرا یا ماچوپیچو یا زاگرس بمیرد، در حال نبرد مسلّحانه برای رهایی خلق. در تشییع جنازه‌اش پرچم‌های سرخ در میدان آزادی به اهتزاز درآیند و کارگران در همه جا لحظه‌ای از کار بازایستند، اما نه، تابوتش بر دوش شمار معدودی از دوستان و بستگان تشییع می‌شود. «اللّه اکبر» گویان در گورش می‌گذارند. پیچیده در آهک. ی لحظهٔ آخر خطبهٔ تدفین را می‌خواند، پیش از گذاشتن سنگ لحد بر او. آن نزدیک‌ترین و آخرین کسی است که رئیس‌دانا در زندگی می‌بیند.

2. خب، همین است دیگر. چه بخواهیم و چه نخواهیم یک (= = ملّا = شیخ = حاج آقا) سال‌ها پیش از تولد هر مسلمان با خواندن صیغۀ عقدِ پدر و مادرِ او همراهش بوده و تا دم مرگ ـ چنان که این آقا گفت ـ و حتی پس از آن هم ـ اگر بدوارث و بی‌وارث نباشد و برایش گاهی خیراتی کنند و از حاج آقا درخواست کنند روضه‌ای برایش بخواند و یا بدهند برایش نماز و روزۀ استیجاری انجام دهد ـ حضور خواهد داشت. بگذریم از این‌که یک مسلمانِ آشنا به تکالیف شرعی اصلاً آنی خود را بی‌نیاز از این جماعت نمی‌داند؛ که برای دریافتن تکالیف شرعی یا باید خود مجتهد باشی و یا (بی‌واسطه و یا باواسطه) به مجتهد رجوع کنی.(1)

3. اینها را عرض کردم که حتی اگر در حوزه جذب مراکز تخصصی و امثال آن هم شده‌اید، رسالت اصلی‌مان فراموشتان نشود، که: "وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ" (مؤمنان را نرسد که همگى بکوچند. پس چرا از هر گروهى از ایشان دسته‌اى نکوچند تا دانش جویند در دین و تا بترسانند قوم خویش را هنگامى که بازگردند به سوى آنان. شاید بترسند ایشان) [سورۀ توبه، آیۀ 122].

 .

پانوشت:

(1) بله، می‌دانم شقّ سوم «احتیاط» است، اما اگر مدتی درس استاد بزرگوار حضرت آیت الله مددی را دیده باشید ـ نه این‌که فقط بیایید و توی آب‌دارخانه چایی نوش جان کنید ـ دیگر فهمیده‌اید که تا قبل از مرحوم میرزای قمی اجماعی بود که مکلف یا باید مجتهد باشد و یا مقلد و بعد از ایشان یک‌دفعه عالم فقه و فقاهت کن‌فی و پای احتیاط هم به این بحث باز شد. کمی بیشتر که درس بیایید متوجه می‌شوید که ادلۀ احتیاط ناظر به این جا نیستند و اصلاً 3 قسم احتیاط داریم:

الف. احتیاط به مقتضای حکم عقل نظری که در صورت احتمالِ وجوب تمامِ محتملات را انجام دهید و در صورت احتمالِ حرمت تمامِ محتملات را ترک کنید تا مطمئن شوید حکم الله را هرچه که بوده انجام داده‌اید. متاسفانه یا خوش‌بختانه نه عقلاً و نه شرعاً دلیلی نداریم که احتیاط به مقتضای عقل نظری همیشه حسن باشد، بلکه باعث وسواس و. بوده و به جنون می‌کشد.

ب. احتیاط به مقتضای عقل عملی، که انسان در زندگی راه درست را با فکر و تامل تشخیص داده و عمل کند.

ج. احتیاط سوم به معنای اصل عملی و ابداع نفس است. .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یادداشت های یک f راز های موفقیت علوم Corey نوآوری در طراحی با یاس سفید پخش عمده لولا پمپی فاین 02155177542 علي گودرز کباب پز صنعتي سیستم اسمزمعکوس